ناخــدای زورقِ خورشید

یادداشت: طرح‌گونۀ ذیل، پانزده سال قبل با شنیدن خبرِ شهادتِ مسعود نوشته شده است.
***
چاشتگهی است، تکۀ آسمانِ باروت‌آلودِ خدا بر فراز شرافتِ جبینِ پُر از چین‌وچروکِ کرۀ خاکی‌اش که ادواری‌ست میدان نبرد بی‌پایانِ اهورا و اهریمن بوده، مضطربانه چشم دوخته است…
چاشتگهی است، فضای تب‌کرده در پیرامون سنگلاخ‌هایی که هیچگاه نقش قدومِ ناآشنایی بر جلد ستبر … ادامه خواندن ناخــدای زورقِ خورشید